سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر

اینکه خاک سیهش بالین است 
اختر چرخ ادب چروین است 
گر چه جز تلخی ز ایام ندید 
هر چه خواهی سخنش شیرین است 
صاحب آنهمه گفتار امروز 
سائل فاتحه و یاسین است 
دوستان به که ز وی یاد کنند 
دل بی دوست دلی غمگین است 
خاک در دیده بسی جان فرساست 
سنگ بر سینه بسی سنگین است 
بیند این بستر و عبرت گیرد 
هر که را چشم حقیقت بین است 
هر که باشی و ز هر جا برسی 
آخرین منزل هستی این است 
آدمی هر چه توانگر باشد 
چون بدین نقطه رسید مسکین است 
اندر آنجا که قضا حمله کند 
چاره تسلیم و ادب تمکین است 
زادن و کشتن و پنهان کردن 
دهر را رسم و ره دیرین است 
خرم آنکس که در این محنت گاه 
خاطری را سبب تسکین است